اکثر نظریه پردازان حوزه حقوق مالکیت فکری ، کوشیده اند مبنای نظری نظام حقوق مالکیت فکری را در چارچوب حفظ و حراست ازیک ارزش خاص توجیه نمایند ( وحدت گرایی ارزشی). این در حالی است که مجموعه نظامحقوق مالکیت فکری به اعتبار تنوع مصادیق موضوعی آن و همچنین تفاوت باورها و ارزش های جوامع مجری آن ، قابل فروکاستن به یک ارزش خاص نیست( کثرت گرایی ارزشی). با وجود این ، اعتقاد به کثرت ارزش ها درون هر یک از مصادیق تحت شمول نظام حقوق مالکیت فکری، می تواند موجب بسط دامنه حمایت از حقوق مالکیت فکری و به تبع آن گسترش قلمرو انحصاری صاحبان حق شود.از این رو در این مقاله دیدگاه میانه ای اتخاذ شده است و در عین باور به کثرت گرایی ارزشی ،دامنه این دیدگاه درون هر یک از مصادیق نظام حقوق مالکیت فکری، محدود به حفظ تعادل و توازن میان منافع تولید کننده و مصرف کننده و عدم بسط دامنه حق انحصاری صاحبان حق شده است.